ترکیب بندی سازماندهی عمدی عناصر بصری است که میتواند شامل اشکال، خطوط، رنگ، بافت، فضای پر و خالی و موارد دیگر در یک فضای دو بعدی یا سه بعدی باشد. هدف اصلی ترکیببندی ایجاد یک چیدمان ساختاریافته و زیباشناختی با هارمونی پیوسته با کل طرح است.
ترکیب بندی، در زمینه هنرهای تجسمی، چیدمان هنری عناصر در یک قاب یا فضا برای ایجاد یک تجربه بصری متعادل، هماهنگ و جذاب است. خواه یک نقاشی، عکس، طراحی گرافیک یا هر شکل دیگری از هنر تجسمی باشد، ترکیب بندی نقشی محوری در انتقال پیام هنرمند، هدایت چشم بیننده و برانگیختن کنش و پاسخهای احساسی دارد. در این مقاله از ابزاردونی به بررسی مفهوم ترکیب بندی و اصول ترکیب بندی در دنیای هنر و طراحی خواهیم پرداخت.
مفهوم تریکب بندی واضح و گویاست اما چگونگی پیادهسازی آن روی طرح و هنر خود نیاز به اجرا و قرارگیری در یک چارچوب دارد. یک طرح منحصر بفرد میتواند دارای یک یا چند اصل ترکیب باشد، گرچه عدم وجود آن نیز به معنی ناپسندی طرح نیست.
وحدت به ارتباط، ثبات و انسجام در یک ترکیب بندی اشاره دارد. در واقع وحدت تضمین میکند که همه عناصر با هم کار کنند تا یک پیام یا احساس منحصر بهفرد را منتقل کنند. عناصر در کنار هم، یا با نزدیکی، یا تشابه و یا تکرار با هم متحد میشوند. در ادامه به هر کدام خواهیم پرداخت:
تنوع باعث تنوع و علاقه میشود و از یکنواختشدن ترکیب جلوگیری میکند. ریتم جریان یا ضربانی است که در اثر تکرار عناصر بصری ایجاد میشود. میتواند چشم بیننده را از طریق ترکیببندی هدایت کند و تعامل را حفظ کند.
توانایی درک ما از هر چیز بصورت کلی، است. کلیت در طراحی توانایی طراح برای ایجاد ساختار کلی و یکپارچه در ترکیبات میباشد. سه جزء مهم کلیت شامل :
فضا قدرتمندترین عنصر طراحی است و صرفا به معنی خلاء و هیچی نیست. گرچه عقل سلیم و حس مشترک به ما میگویند که فضا خالی است. اما فضا پارچهای فراگیر است که تمام عناصر طراحی را در خود جای میدهد. شما میتوانید فضا را دستکاری کنید تا القای حس تمیزی، وضوح، تمرکز و توجه را در یک ترکیب بندی ایجاد کند.
استفاده استراتژی از فضا به معنای استفاده از فضای سفید به عنوان یک نیرو و حضور در یک ترکیب است. پس از فضا، برای افزایش کیفیت، وضوح و تمرکز بر عناصر یک ترکیب استفاده کنیم. که این همان فضای پر و خالی یا مثبت و منفی است.
کنتراست در کنار هم قرار دادن عناصر مختلف مانند روشن و تاریک، بزرگ و کوچک یا رنگ و عدم وجود آن برای ایجاد علاقه بصری و تأکید بر تمایزات است.
توانایی یک عنصر برای کنترل و تسلط بر سایر عناصر در یک ترکیب است. تسلط باعث میشود که چشم بیننده را با ایجاد یک نقطه کانونی جهت بدهد. بدون تسلط، عناصر بر سایر ترکیب و موضوع اصلی راکد خواهد بود.
در واقع تأکید توجه بیننده را به یک منطقه یا عنصر خاص در ترکیب بندی معطوف میکند و نقاط کانونی ایجاد میکند که روایت یا پیام را هدایت میکند. نسبت و مقیاس به اندازه نسبی عناصر در ترکیب اشاره دارد. دستکاری صحیح این عناصر می تواند احساس هماهنگی یا اختلاف را برانگیزد.
سلسله مراتب ارتباط نزدیکی با سلطه و غلبه دارد. سلطه به ساختار عناصر ( نمادها، اشکال و تصاویر ) و سلسله مراتب به ساختار اطلاعات اشاره دارد.
مثلا روزنامهها که دارای تصاویر، باکسها و تیترهای بزرگ هستند و هرکدام با سلسله مراتب و اهمیت پلهای به مخاطب ارائه داده میشوند. برای هدایت توجه بیننده او به مطالب پر اهمیتتر باید با اعمال فونت، تایپو گرافی، سایز و اندازه، رنگ و… با سلسله مراتب به هر موضوع اهمیت داد.
تعادل پیوند دهندهی سایر اصلها میباشد. در یک طرح متعادل همهی عناصر با هماهنگی کامل چیده شدهاند و هر کدام هدف دقیق خود را در ترکیب بندی انجام میدهند. اما این به این معنی نیست که عناصر کاملا متمرکز سازماندهی شدهباشند، بلکه تعادل میتواند متقارن یا نا متقارن باشد.
ترکیب بندی به چند دلیل یکی از جنبههای حیاتی طراحی بصری است:
ترکیب بندی یک عنصر اساسی در دنیای هنرهای تجسمی و طراحی است. این چارچوبی است که عناصر فردی را به یک تجربه بصری منسجم و جذاب تبدیل میکند. هنرمندان، طراحان و عکاسان ابزاردونی از اصول ترکیب بندی برای طراحی سایت و خلق آثاری استفاده میکنند که با مخاطبان خود ارتباط برقرار میکند. با درک و به کارگیری هنر ترکیب بندی، سازندگان میتوانند هنر خود را ارتقا دهند و تأثیری ماندگار در دنیای ارتباطات بصری بگذارند.